سال 1400 با نگاهی ب زندگی آرش خان 😉
۲ سال مثل برق و باد گذشت....
دنیام سرجای همیشگیش نیست!!اینا همش تاثیر نگاه خداست....
خدا رو شکر اصلا فکرشو نمیکردم طی چشم بهم زدنی زندگیم از این رو ب اون رو بشه 😃
یعنی هی میگفتم ما قشر آسیب پذیریم و کووووو تا شرایط مهیا بشه و من بتونم ازدواج کنم !!😧
شکر خدا همه چی دست ب دست هم داد و ازدواج کردم ،با دختری که جز مهر و محبت چیزی ندیدم ازش ، دختری که تا دیدمش مهرش تلپی ب دلم افتاد و کار دست دلم داد!!
دختری که دست ب دستم داد و بهم اعتماد کرد و شد رفیق راهم....مرحم قلب خستم و خانوم خونم؛خونه ای که ب لطف قدماش پر شده از لطف و صفا....و خانومی که میدونه دلم واسه ماکارونی میره و بخاطر همین ارادت ویژه داره ب این غذا و هر وقت دلم بخواد برام آماده میکنه....😃
واقعاً هر چی میگذره با شناخت بیشترش؛ هر روز بیشتر از دیروز دوسش دارم هر بار که میببنمش وجود قلبم رو تو سینه خیلی عمیق احساس میکنم....
انگار عشق منو از نو متولد کرد!!
امروز فردا آرمان بابا هم ب دنیا میاد دیگه چی میخوام از زندگی؟!
- والا دیگه چی میخوایید آخه؟!
هر روز هر روز غذای مورد علاقتونو با کلی عشق که خانومتون چاشنیش میکنه میل میکنید دیگه بازم بخواید جملات کلیشه ای بکار ببریدااا😑
خدا شاهده از دو رکعت گذشته همچین برخوردی باهاتون میکنم که قشششنگ قشر آسیب پذیر رو با تموم سلول های بدنتون درک کنید 😝
عه کی بود؟!🤔
وجدانم بود!!🙄
- نخیر من راوی قصتونم آشنا 😄
حالتون چطوره خانوم آشنا؟😃
میگم این یارانه ما رو کی اضافه میکنن این چه وضعشه آخه خانوم آشنا؟🤕
- خدا خفتون نکنه هنوز که پسرتون بدنیا نیومده پیش پیش یارانه میخوایید؟!!😅
نکنه نیت کودک درون متولد نشدتونه؟!!!😧
شما دیگه کی هستید میخوایید دولت رو دور بزنید؟!😯
حالا که فکر میکنم همون قشر آسیب زده جامعه اید که اون زمونا یبار از دهنتون دررفت!!😆(من اونو گوشه ذهنم حک کردم واسه همچین روزی!! 😄)
حالا هم که موقعیت طلبید شما خود خود آسیب زده هستید که اول کاری دارید خون دولت رو تو شیشه میکنید خدا ب دادمون برسه لابد یارانه اهورا هم از الان باید بفکر تامینش باشیم!!😃
آقا چه خبــــــره ....چـــــــه خــبــــــــره....؟؟؟😂
خب دیگه ب ادامه داستان بپردازیم مثلا من راوی هستما نمیشه که ب حاشیه میرسیم😂
بـــله ادامه داستان....😌
حالا ارش خان نمیخواید ما رو تعارف کنید خونتون تا از نزدیک شاهد خوشبختیتون باشیم؟😊
اوه البته چرا که نه بفرمایید خونه خودتونه😄
هی میگفتن سخت نگیر نترس!!
ولی بیشتر که فکر میکنم با وجود خانوم خوب و مهربونی که خدا قسمتم کرده فهمیدم این ترس اصلا معنی نداشت!!
خودمونیما یکم پیاز داغ شو زیاد کردم وگرنه ترس کجا بود 😄
- یکم نه زیـــــــااااد زیــــــــــاااااد....😧
حالا بی شوخی خانومتون ازتون میترسه یا شما از اون؟!😉
آرش خان لبخند رضایت بخشی میزنن و قشنگ از چهرشون میباره که اونی که حساب میبره خانومشونه😂
عه چه خبره اینجا ؟!
شمع!!!😮
چراغ؟؟؟😶
شیب؟!!🙄
ســــورپرایز 🤗🤗🤗